انتظار

ساخت وبلاگ

تقریبا یک هفته از پایان امتحاناتم میگذره، به نظر خودم خوب از پسشون بر اومدم. خدارا شکر

حالا در حال استراحتم تا انشالله به روز زایمان برسم و بار گرانبهایم را به مقصد برسانم! دیگر نفس کم می آورم و طاقتم کم شده، کمر درد و شکم درد  و سردردهای گاه و بیگاه و بیخوابی مونس من شده اند!

کسی نیست که کمی لوسم کند یا ماساژ بدهد یا قربان صدقه ام برود، خودم هستم و دوتا دختر نوجوان و کودک مدرسه ای با تمام انرژی و گاهی بدخلقیشان! و خرید و مسئولیت زندگی و درسی که بزودی شروع می شود و برادرانی سمی که دارم سعی می کنم حذفشان کنم از خاطرم و والدینی با رفتار کجدار و مریز که بین عشق دیوانه وار به پسرانشان و هرچه که مربوط به آنهاست و من که موجب عذاب وجدانشان شده ام سرگردانند!

دراین میان عطش رسیدن به هدف و آرزوهایم است که بمن انرژی ایستادگی و مبارزه می دهد. می دانم که خدا با من است و بنابراین هیچ ائتلافی نمی تواند بر من غلبه کند خصوصا که از انسانهای کوچکی مثل آنها ساخته شده باشد! 

خدایا بعد از آرزوی سلامتی برای بچه های عزیزم و تودلی توراهی ام و هکسرم و خودم، از تو آرامش می خواهم و عزمی راسخ و توامی بی پایان برای ساختن و مبارزه کردن. برای رویین تن بودن در برابر سعایت کفتارصفتان و در نهایت اینکه روزی -که امیدوارم به همین زودیها باشد- زبونی و حقارتشان را آشکارا ببینم! 

باید کمی پایمردی کنم. خدایا من عشقی را که بمن هدیه داده ای، در وجودم نگاه داشته ام، کمی خاک گرفته اما تلاشم را می کنم تت شکوفایش کنم. خدایا بدخواهانم را جهت تنبیه و تحقیر به درگاهت ولگذار می کنم. خدایا تین روزهای انتظار را برایم کوتاه بفرما. برحمتک یا ارحم الراحمین.

مادر و روز مادر...
ما را در سایت مادر و روز مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delgap97 بازدید : 83 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 7:28