درآمد نداشتن

ساخت وبلاگ

جمعه شب است و من نای نشستن ندارم. امروز روز خوبی بود، اما امشب ۴ تکه وسایل پلاستیکی خریدیم، شد ۹۰۰۰۰۰ تومان!

با نزدیک شدن به سالگرد دزدی از خانه و دزدیده شدن تمام طلاها و سنگهایم، غمی عجیب به دلم چنگ می زند. من درآمد ندارم و خرج های بی پایان زندگی و خواسته های بچه ها، هرچند که واقعا چیز فوق لعاه ای نیستند- و ناتوانی در اجابت آنها ناراحت و کلافه ام کرده، طوری که از ته قلب گریه کردم و حالا خیلی بی‌حال و خسته ام. رزومه هایی که برای جاهای مختلف میفرستم، رد می شوند، معمولا به دلیل سن! و دوتا جایی که بهم پیشنهاد شد حقوقش آنقدر پایین بود که بیشتر شبیه جوک یا فحش بنظر می‌رسید. حق من این نیست که اینطور بی پول باشم. گاهی فکر میکنم که کاش کار قبلی را ول نکرده بودم اما واقعا آنجا ماندن قبول تمام توهین ها و تبعیض هایشان بود. چشم دیدنشان را حتی الان بعد از ۴ سال ندارم. یعنی من هم می توانم درآمد خوبی از همین خانه داشته باشم؟

+ نوشته شده در جمعه سیزدهم مرداد ۱۴۰۲ ساعت 22:13 توسط منتظر  | 

مادر و روز مادر...
ما را در سایت مادر و روز مادر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delgap97 بازدید : 46 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 16:05